جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - April 19 2024
کد خبر: ۲۵۹۳
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۴
در گفتگوي اختصاصي با دکتر پورقربان نماينده اسبق کليبر، خدافرين و هوراند مطرح شد:
عجب شیر ما - دکتر خانعلي پورقربان، نماينده دوره چهارم مجلس شوراي اسلامي از حوزه انتخابيه کليبر، خدافرين و هوراند و عضو مجمع نمايندگان ادوار مجلس شوراي اسلامي است. وي دانش آموخته رشته برق قدرت است و از دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف به شمار ميرود. دکتر پورقربان با صراحت کلامي که آميخته به صداقت و صميميت است پاسخ سؤالات مارا دادند که ماحصل اين گفتگو در ادامه از نظر خوانندگان گرامي نشريه ميگذرد.

ترانزيت کالا و تبديل استان به هاب ترانزيت يکي از پتانسيلهاي بالقوه استان و کشور به شمار ميرود، به نظر شما عللي که منجر به عدم بهره گيري به نحو احسن از اين پتانسيل شده است، چيست؟

اينکه بگوييم به طور کلي از اين پتانسيل استفاده نشده است، اين سخن صحيح نخواهد بود ولي از اين ظرفيت، به اندازه متعارف استفاده نشده است. در گذشته شاهد بودهايم طي 24 ساعت 1200 کشنده وارد استان شده و از استان خارج شدهاند که اکثراً در مسير ترکيه و اروپاي شرقي تردد داشته اند.

اگر بخواهيم به واقع پاسخ اين سؤال را بيابيم بايد در حوزههاي مديريت کلان استاني و کشور دنبال پاسخ گشت. بايد قبول کرد مديريت استان ناکارآمد بوده، هست و خواهد بود. زماني که مديران استان قاطعيت لازم را در تصميم گيري و تصميم سازي ندارند، اساساً نميتوان انتظار تحولات چشم گيري را در استان داشت. همچنين بعضا شاهد هستيم مديران استان در تصميم گيريهاي خود به صورت کلان مسائل را مورد بررسي قرار نميدهند که اين امر منجر به اتخاذ تصميمات سطحي و مقطعي ميشود. اين قبيل تصميم گيريها منجر به بروز مشکلاتي ميشود که در دورههاي مديريتي مختلف شاهد انباشت اين مشکلات بودهايم و امروز اين حجم عظيم مشکلات انباشته شده به يکباره در برابر ما ظاهر شدهاند.

بخش ديگري از اين مشکل به عدم نظارت صحيح در حوزه ترانزيت و تجارت باز ميگردد. همانطور که ميدانيد تاجر در قانون تجارت داراي تعريف مشخصي است و اساساً در عرف نيز تجار کساني هستند که در امر تجارت متخصص بوده و به قول معروف شناسنامه دار هستند. متأسفانه در کشور ما هرکس بخواهد ميتواند نسبت به تجارت اقدام کند و بر همين اساس نيز شاهد فراز و فرودهاي مقطعي در امر تجارت هستيم چرا که تجار يک شبه، بسيار سريع از حوزه تجارت حذف ميشوند. همين عملکردهاي مقطعي باعث شده است تا امکان مديريت و استفاده از ظرفيتهاي بالقوه کشور و استان فراهم نيايد.

استان آذربايجان شرقي، يکي از استانهاي مهاجر فرست در حوزه نيروي کار است. اين موضوع چه تأثيري بر آينده صنعت و اقتصاد استان خواهد داشت؟

بايد قبل از هر چيز در نظر داشته باشيم، خاک براي ايرانيان از اهميت ويژهاي برخوردار است چرا که در فرهنگ ما خاک و موطن به مانند مادري است که ما را در دامان خود ميپروراند و در نهايت نيز در اين خاک چشم از جهان فروميبنديم. حال اگر شخصي اين علقه را ناديده ميگيرد و جبرا مهاجرت ميکند، حتماً دليلي از نوع اجبار در پشت آن خوابيده است و بر همين اساس نيز بايد ابتدا اين امر را ريشهيابي کرد.

بايد در نظر داشته باشيم بخش عمده اين مشکلات ناشي از مديريت کلان استاني و کشوري است. اساساً در استان ما آنچنان که بايد از کارآفرينان حمايت نميشود و از سويي سوء مديريت در استان ما بيداد ميکند.

در پروژه پايلوت نفلين سينيت آذرشهر ابتدائاً شاهد پرت هزينهاي گزافي بوديم به نحوي که براي پروژهاي که 30 الي 35 نفر در آن مشغول به کار بودند، 150 واحد سرويس بهداشتي احداث شده بود. اين در حالي است که اساساً اين پروژه در آذر شهر قابليت اجرايي نداشت و در نهايت اين پروژه به سراب منتقل شد. از طرفي تکنولوژي اين صنعت در دست کشور روسيه بود که در دولت يازدهم ما قراردادي به ارزش حدود 4 ميليارد يورو با آلمان منعقد کرديم حال آنکه کشور آلمان در زمينه استحصال آلومينيوم از نفلين سينيت داراي شهرت جهاني به اندازه کشور روسيه نيست. همانطور که ميبينيم پروژههايي از اين دست و برخي واگذاريها مانند ماشين سازي و نيز مس سونگون دچار سياسي کاري شده است. از چنين مديريتي در سطح استان نميتوان انتظار داشت در زمينه اشتغال زايي و توسعه اقتصاد استان گام بردارد. نتيجه اين نوع مديريت امروز به تدريج در قالب مهاجرت نيروي متخصص در حال آشکار شدن است و در نهايت اين روند ميتواند به نابودي صنعت و اقتصاد استان بيانجامد.

يکي از حوزههايي که از اين سوء مديريت متاثر شده است را ميتوان حوزه معدن به شمار آورد که مانند حوزه صنعت و چه بسا بيشتر از حوزه صنعت دچار رکود شده است. براي نمونه همانگونه که مستحضر هستيد، ميزان خلوص کان سنگ مس معدن مس سونگون زير 1 درصد است و با توجه به حجم سرمايه گذاري انجام شده نتوانستهايم از اين پروژه نتيجه مطلوب را به دست آوريم که اين عدم حصول نتيجه مطلوب نيز از ثمرات سياست زدگي در امور اجرايي است. از سويي شاهد هستيم عواملي در برابر رشد حوزه معدن در استان مانع تراشي ميکنند. براي نمونه ميتوان به معدن مس کليبر اشاره کرد که در اين معدن ما موفق به کشف کان سنگ مس با خلوص حدود 10 درصد شديم که اين ميزان خلوص در سطح جهاني بي نظير است. متاسفانه عوامل ناپيدا منجر به مسکوت مانده اين پروژه و ابطال پروانه اکتشاف اين معدن شد و اين در حالي است که بهره برداري از اين معدن ميتوانست چهره صنعت و اقتصاد استان را دگرگون سازد.

احياء درياچه اروميه نيز از اموري به شمار ميرود که نيازمند مديريت صحيح است، اقدامات انجام شده در اين زمينه را چگونه ارزيابي ميکنيد؟

جا دارد به عنوان يک شهروند تبريزي در اين مورد اظهار نظر کرد و نه به عنوان يک نماينده سابق مجلس. بايد در نظر داشته باشيم برخي از طرحهاي ارائه شده براي احياء اين درياچه بيشتر به طنز شبيه است تا يک طرح عملياتي، همچنين بعضي از اين طرحها نيز بيشتر طرحهايي دراماتيک هستند. بايد در نظر داشته باشيم برخي اخبار منتشره در باره اين درياچه انسان را متاثر ميکند چنانکه سه يا چهار سال پيش کارشناسان خبر از مرگ قريب الوقوع درياچه اروميه ميداند و امروز کارشناسان اين درياچه را مرده ميدانند و بر همين اساس نيز زمان محدودي براي احياء اين درياچه باقي است و در صورتي که در اين مدت نتوانيم دريچه اروميه را احياء کنيم، مرگ اين درياچه دائمي شده و شاهد از بين رفتن اين پهنه آبي خواهيم بود.

آقاي روحاني به عنوان رئيس جمهوري که امروز محبوب بخش عمده جامعه است، بارها اعلام کردهاند ارقام قابل توجهي براي احياء اين درياچه در نظر گرفته شده است. در اينجا بحثي وجود دارد و آن هم منظور از در نظر گرفتن است. آيا در نظر گرفتن اين ارقام به معناي اختصاص اين ارقام است و يا اين که صرفاً اين ارقام به صورت تئوري پيشبيني شده است تا اگر روزي منابع آن تأمين شد به اين امر اختصاص يابد؟ بايد توجه داشت مرگ درياچه اروميه نه تنها بخشهاي وسيعي از کشور را تت تأثير قرار ميدهد، بلکه اثرات سوئي بر کشورهاي همسايه نيز خواهد داشت.

بعضا شاهد هستيم برخي نمايندگان استان، به اندازه لازم در صحن مجلس تأثير گذار نبوده و دچار انفعال هستند، علت اين امر را چه ميدانيد؟

بنده در دوره چهارم مجلس شوراي اسلامي، نماينده مردم شريف کليبر، خدافرين و هوراند بودم و توفيق خدمت به اين مردم را دارا بودم. زماني که براي نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي انتخاب شدم، يک کارمند ساده بودم و حوزه انتخابيه بنده وضعيت مناسبي از نظر مسيرهاي مواصلاتي و آب و برق نداشت. طي اين چهار سال تمام وقت خود را براي رفع اين مشکلات حوزه انتخابيهام اختصاص دادم و در آن زمان دولت آيتالله هاشمي رفسنجاني مستقر بود. در اثر پيگيريها ونيز مساعدت دولت سازندگي، در پايان دوره نمايندگي بنده بخش عمده مشکلات حوزه انتخابيهاي که من نمانده آن بودم، مرتفع شده بود. بنده در آن دوره نه مرسدس بنز به دست آوردم و نه اموال آنچناني و امروز وقتي به زادگاهم باز ميگردم بعضا توسط برخي افراد مورد تمسخر واقع ميشوم که اين نماينده بايد امروز با خودرويي آنچناني مسافرت ميکرد و نه اتوبوس. زماني که باورها و ارزشهاي جامعه به اين شکل تغيير يابد، اساساً نميتوان انتظار داشت بسياري از مشکلات جامعه حل شود و درواقع همين باورها بر انتخابهاي ما تأثير ميگذارد.

امروز ما شاهد هستيم بسياري از نمايندگاني وارد مجلس ميشوند، داراي فعاليتهاي گستردهاي هستند و بر همين اساس نيز ايشان فرصت لازم را براي انجام امور نمايندگي نخواهد داشت. درواقع همين که اين نمايندگان در جلسات مجلس شرکت ميکنند کار بزرگي کردهاند. درواقع اگر بخواهيم انتقادي هم داشته باشيم، بايد از خودمان و انتخابمان انتقاد کنيم و نه نمايندگان منتخب.

اگر بخواهيم واقعبين باشيم هر سه قوه مقننه، مجريه و قضاييه داراي ناکارآمديهايي هستند، بخش عمده اين ناکارآمديها توسط قوه مقننه ميتواند مرتفع شود که متأسفانه عزمي در اين زمينه را شاهد نيستيم، به نظر شما علت اين امر چيست؟

اگر در يک کلام بخواهم پاسخ سؤال شما را بدهم، ميتوان گفت مهمترين عامل اين امر عدم صداقت است. زماني که ما تخصصها و توانمندي افراد را ناديده ميگيريم، طبعا فرد نميتواند در حوزه کاري خود با صداقت کار کند چرا که براي ابقاء خود ميبايست ضعفهايش را بپوشاند و در نتيجه صداقت و سياست به هم ميآميزد و اين دو با يکديگر به هيچ وجه همخواني ندارند. در نتيجه اين پارادوکس ذاتي است که بسياري از نهادهاي ما دچار ناکارآمدي شده و در نهايت نيز نه توان و نه عزمي براي رفع اين مشکلات را شاهد نخواهيم بود.

در اين بين بايد در نظر داشت مردم ما بايد در انتخابهاي خود با دقت نظر بيشتري عمل کنند. انتخابهاي ما بايد آگاهانه به عمل آيد، براي اين کار نيز هم نامزدهاي انتخاباتي ميبايست در زمينه حضور در عرصه انتخابات مسئولانه عمل کنند و مردم نيز باشناخت کافي از اين نامزدها وارد گود انتخابات شوند. بايد در نظر داشته باشيم اين سياست منفي توسط کساني که از انتخابات ناآگاهانه مردم نفع ميبرند، ايجاد شده است و مردم ما بايد از اين دور باطل خارج شوند.

بايد در نظر داشته باشيم بسياري بر ضرورت تحزب در راستاي رفع اين مشکلات تأکيد ميکنند حال آنکه در کشورهاي جهان سوم تحزب اساساً تأثيري در رفع اين قبيل مسائل ندارد. اگر ايران را با کشورهايي مانند عربستان سعودي مقايسه کنيم خواهيم ديد با همين وضعيت نيز از بسياري کشورهاي جهان سوم وضعيت بهتري داريم.

اساساً چرا در هنگام مقايسه بايد دولت هايي مانند آل سعود را مورد قياس قرار داد و چرا ايران را با کشورهاي پيشرو در زمينه دموکراسي مانند سوئد و سوئيس مقايسه نکنيم يا حتي ترکيه که همسايه ماست؟

ببينيد شايد حدود 20 درصد مردم ما ندانند سوئيس در کدام قاره واقع شده است و بر همين مبنا نيز اين قياس براي بخش عمده جامعه به دليل عدم شناخت ناممکن خواهد بود. اما کشورهايي مانند ترکيه و عربستان سعودي براي مردم ما ملموستر هستند. از طرفي در کشوري مانند ترکيه اگر شخصي قصد اختلاس داشته باشد به طور منطقي و قابل قبول اين قصد خود را عملي ميکند. براي مثال اگر در ترکيه به يک اختلاس گر يک صندوق سيب بدهيد شايد 10 عدد سيب از آن بردارد و بقيه را به مردم بدهد ولي در کشور ما دقيقاً برعکس اين قضيه اتفاق ميافتد يعني 10 سيب به مردم ميرسد و بقيه را فرد اختلاسگر براي خود بر خواهد داشت. لذا همين که ما بتوانيم به سطح سلامت کشوري مانند ترکيه برسيم قدم بزرگي است که براي اين موضوع نيز به سختي ميتوان راهکاري پيدا کرد.

در پايان اگر سخني با مردم، مسئولين و خوانندگان داريد بفرماييد.

به عنوان يک ايراني معتقدم در حال حاضر مردم ما نبايد چشم به حمايتهاي دولتي داشته باشند و درواقع تنها چارهاي که براي مردم ما باقيمانده است، حمايت مردم از يکديگر است. درواقع تنها با اصلاح جزئي در رفتارهاي عمومي و عادي خود ميتوانيم تغييرات بزرگي در سطح جامعه به وجود آوريم.

از سويي مسئولان نيز بايد خود را از مردم بدانند و امکان ارتباط با مردم را فراهم آورند. بنده به عنوان يک نماينده سابق بعضا نميتوانم برخي مسئولان را ملاقات کنم و با اين اوصاف بايد وضعيت مردم عادي را در نظر گرفت. چرا که برخي مسئولان ادارات خود را مانند دژي مستحکم ساختهاند و در اين کاخها به دور از مردم مشغول کار خود هستند و ادعاي خدمت و ايثار دارند و منتي نيز بر سر مردم ميگذارند.


نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: